دغدغه های لطیف آدمیان مرا به وجد می آورد همه به چیزی وصلند واز آن الهام می جویند . همه در پی حقیقتی اند که آنها را به آرامش برساند.
در ابتدای راه هزار مسجدیم و راننده به اولین نفری که میرسد هد یه ای میدهد و از او دعای خیری طلب میکند.او سالهاست که به هزار مسجد سفر میکند . سالهاست که با آن خو گرفته است . به گفته خودش از کودکی از درگز گله گوسفند به اینجا می آورده و با تمام منطقه آشناست . او همیشه با اینکار به آرامش سفر کرده و ایمن از سفر باز گشته
کمی با خود اندیشیدم. مگر آن هدیه چیست ؟ وچه تاثیری دارد ؟ مگر آن میتواند سلامت سفر را تضمین کند ؟اما آن درون راننده را آرام کرد پس بسیار مهم و ارزشمند است .مگر زندگی چیست ؟ مگر ما در پی چه ایم ؟جز درونی آرام و مطمئن ؟حال که او به این سادگی به آن رسیده است پس چرا بایستی در او تغییر به وجود آورد ؟چرا بایستی او را از آن آرامش دور کرد ؟او راه خود را یافته است . تو نیز به دنبال راه خود باش .آیا به راستی این حق را داری که دغدغه های او را به قضاوت بکشی ؟
*********************************
Delicate apprehension of human is really ecstatic for me
All people are joined to something and they get spiritual energy of them,
All human follow reality to reach in to the peace.
We are in the way of HEZAR MASJED and driver give gift to first person that meet in the way and he wanted good blessing of him.
He has traveled in to HAZR MASJAD for long time.
He is get used to this way for many years.
As he told, he has brought herd sheep in this area for many years, and knows every part of this area.
He always has peaceful traveling and comes back healthy of this way.
I think with myself.
What is this gift?
And what is the effect of it?
How can it guarantee the healthy traveling?
But this gift made the heart of him peace and this is really important and valuable.
What is life?
What do you want of life?
Just calm and peaceful heart,
So why should be change his feeling when he reaches to it so easy?
Why should he go far away of this peaceful feeling?
He finds his way.
You also try to find your way.
It is fair to judge his conflicts by your view?
2 comments:
Post a Comment